متن مصاحبه فرماندار ميبد با سايت ميبد خبر :
 

لطفاً خودتان را معرفی کنید؟ و از سوابق کاری تان برایمان بگویید؟

محمدرضا رجائی هستم. سال ۱۳۴۰ در میبد به دنیا آمده ام. تا اول راهنمایی را در میبد درس خواندم و بعد از آن همراه خانواده به قم و تهران مهاجرت کردیم. به عبارتی حدود ۲۳-۲۲ سال ساکن تهران و قم بودم. از سال ۱۳۷۴ به دعوت حضرت آیت الله اعرافی برای خدمت در دانشکده علوم قرآنی به میبد آمدم و از آن زمان مسئولیت دانشکده را پذیرفتم.
بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه تهران در رشته مدیریت، بنده مدتی معاون مشاور مالی و رئیس اداره امور عمومی معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش را برعهده داشتم. همچنین به عنوان مشاور مالی معاون وزیر، کار می کردم. در میبد ۹ سال به عنوان رئیس و مدرس در دانشکده علوم قرآنی فعالیت می کردم. بعد از آن دوسال و نیم معاون اداری مالی نوسازی استان یزد شدم و الان هم ۵ سال است که توفیق خدمت به مردمان خوب شهرستان میبد را به عنوان فرماندار دارم.
 

چی شد که به عنوان فرماندار انتخاب شدید؟ روند کار چگونه بوده است؟

بنده یک فرد سیاسی هستم در حقیقت از ۱۹ دی ماه ۵۶ که انقلاب قم شروع شد با انقلاب آشنا شدم و از همان موقع در تمام مسائل سیاسی حضور فعال و جدی داشتم. آن اوایل من عضو حزب جمهوری اسلامی ایران قم بودم و از افراد مؤثر حزب که حتی به من پیشنهاد عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی قم هم شد. در دانشگاه هم عضو انجمن اسلامی و یا گروه های دیگر مثل جامعه اسلامی و …. بودم.
به محض اینکه سال ۷۴ وارد میبد شدم برای ساماندهی فعالیت های بچه های ارزشی و انقلابی شهرستان به عنوان یک فرد مؤثر وارد صحنه شدم و در تمام انتخاباتی که برگزار می شد حضور جدی داشتم. اولین انتخاباتی که حضور کاملاً جدی داشتم انتخاباتی بود که هنوز میبد و اردکان حوزه شان یکی بود. آن زمان هنوز مباحث حزبی و جناحی مطرح نبود. ما به دنبال این بودیم که کاندیدا میبدی رأی بیاورد، از میان ۱۲ کاندیدایی که وجود داشت ما بررسی کردیم دیدیم قوی ترین فرد یعنی کسی که رأی می آورد را انتخاب کنیم. آن زمان چپ و راست هم مطرح نبود، لذا از آقای داوودی حمایت کردیم یادم نمی رود که با مذاکراتی سنگینی که با کاندیدهای مختلف داشتیم ۹ نفر آنها به نفع آقای داوودی کنار رفتند و سه نفر باقی ماندند و در اردکان هم که از اول سه کاندیدا بیشتر نداشت به نفع آقای حسینی نژاد کنار رفتند. متأسفانه به دلیل تخلفی که آن زمان رخ داد و یک صندوق ثابت را سیار کردند انتخابات ما باطل شد و جناب آقای حسینی نژاد وارد مجلس شدند. فعالیت های سیاسی من باز هم به طور مرتب ادامه داشت. خب تحصیلاتم هم مدیریت بود ذوق سیاسی و مدیریتی و تجارب قبلی و توانمندی که دیگران در بنده تشخیص دادند به عنوان یکی از ۴ نفری که به عنوان کاندیدای فرمانداری میبد بودند معرفی شدم به وزارت کشور، که از میان این تعداد حقیر توفیق پیدا کردم که نوکری مردم میبد را داشته باشم .
 

آقای رجائی آیا خانواده شما با فرماندار بودن شما و در حقیقت با مسئولیت و شغلتان مشکلی ندارند؟

خب هر مسئولی اگر بخواهد واقعاً به وظایف خودش به طور جدی رسیدگی کند، متأسفانه دیگر خانواده فدا می شوند. همه خانواده مسئولین به نوعی این مشکل را دارند ولیکن ناچارند که این را بپذیرند.
 
 

شما به عنوان فرماندار چه تعریفی از میبد دارید؟

میبد شهری با ظرفیت های خوب و ارزنده است. با انقلاب اسلامی پتانسیل های ارزنده ای که در این منطقه وجود داشت، توانست از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شود. از جمله این ظرفیت ها مردم هوشیار، آگاه، فهیم و مردمانی که نسبت به پیشرفت، تعالی و رشد شهرستانشان تعصب خاصی دارند.
شهرستان میبد به علت هوشمندی، آگاهی و به عبارتی دیگر تیزهوشی مردمانش و همچنین نخبگانی که در شهرستان وجود داشته اند، باعث شده است تا پیشرفت بسیار خوبی را در طی ۳۴ سال بعد از انقلاب اسلامی داشته باشد.
از دیگر ویژگی های شهرستان وجود خیرین و مردمان خیراندیشی است که همة هم و غمشان، رفع مشکلات مردم و کمک به تسریع در روند رشد شهرستان بوده است. همچنین وجود بسترهای مناسبی چون بافت عظیم تاریخی و گردشگری در شهرستان باعث شده میبد در خیلی از بخش ها به عنوان یک شهر مطرح و پیشرو در کشور شناخته شود.
 

آقای رجائی به نظر می رسد که در شهر ما استفاده از نخبگان اقتصادی نمود بیشتری دارد تا نخبگان علمی. نظر شما در این رابطه چیست؟

ما در هر دو بخش صنعت و آموزش عالی فعال هستیم. در بخش صنعت شاهد حضور جدی نخبگان صنعتی هستیم، که از مؤلفه های این حضور می توان به وجود بیست و هفت کارخانه کاشی و سرامیک اشاره کرد که توانسته شهرستان میبد را به عنوان قطب این صنعت در کشور مطرح کند.
بخش دیگر آموزش عالی است. در آن بخش هم نخبگان دانشگاهی و علمی نقشی ممتاز و بی بدیل دارند. ما با دارا بودن ۱۵ مرکز آموزش عالی و پژوهشی قطب آموزش عالی هم به شمار می آییم. در مجموع نخبگان صنعت در بخش صنعت و نخبگان علمی و پژوهشی و فرهنگی در بخش دانشگاهی حضور مؤثر و کارآمد دارند.
 

 شهرستان میبد در حال  حاضر با چه مشکلاتی دست به گریبان است ؟

مشکلات میبد به چند بخش تقسیم می شود : یکی از مشکلات میبد حضور بیش از حد کارگران غیر بومی در این شهرستان است. به دلیل اینکه ما یک قطب صنعتی به شمار می آییم و تقریباً کارگر بیکار دیپلمه و زیر دیپلمه نداریم و روز به روز هم بر تعداد کارخانه های ما اضافه می شود بازار کار میبد برای این گروه یک بازار فعال و پویاست. لذا ما با حضور عجیب و غریب کارگران غیر بومی در شهرستان مواجه هستیم که ما از آنها استقبال می کنیم و به آنها خیر مقدم می گوییم. ولی متاسفانه برخی از این کارگران رعایت هنجارها و حرمت های مورد قبول عموم مردم متدین ارزشی و خانواده بزرگ ایثارگران را نمی کنند و ما از این بابت از آن گروه اندک گله مند هستیم.
نکته بعدی برمی گردد به تعداد قابل توجهی از اتباع بیگانه در شهرستان میبد که حدود ۳۰ سال است در اینجا حضور دارند که این هم یک سری مشکلات را برای ما به دنبال داشته است.
مسئله بعدی وجود کارخانه های فراوان در دشت یزد- اردکان می باشد که این آلاینده های زیست محیطی باعث شده تا حد قابل توجهی از محیط زیست در معرض آسیب قرار بگیرد و این خود یکی از نگرانی ها و عوامل جدی است که سلامت مردم را مورد خطر قرار داده است. این هم یکی از مشکلاتی است که ما داریم از آن طرف دیگر هم کارخانه ها، شهرداری و هم بخش داری آن وظیفه ای که نسبت به احیا و گسترش درختان و فضای سبز داشته اند را خوب انجام نداده اند و لذا انتظار ما از کارخانه ها این است که هر کارخانه حداقل ۲۵% فضای سبز را پوشش دهد و جدی قلمداد کند.
دوستان بخش دار و شهردار هم آن زحماتی که شهرداران گذشته کشیده اند و این فضای سبزی که در مسیر جاده ی سنتو را ایجاد کرده اند را بهتر از گذشته حفاظت و حراست کنند. همچنین دوستان دیگر مثل منابع طبیعی و جهاد کشاورزی هم موظف هستند در جهت گسترش و توسعه باغات و فضای سبز با همکاری سایر دستگاه های ذیربط تلاش بیشتری به خرج دهند.
اگر ما نسبت به رشد و گسترش فضای سبز همت لازم را به خرج دهیم می توانیم بخشی از این مشکلاتی که در حوزة زیست محیطی است را کنترل کنیم. محیط زیست هم موظف است قانوناً بیشتر از ایجاد و توسعة صنایع آلاینده در سطح منطقه جلوگیری کند.
بخش دیگر اینکه ما حدود ۶۰۰ هکتار بافت تاریخی داریم که بعد از مرکز استان بیشترین بافت تاریخی از آن میبد است و حتی معروف هستیم به باغ شهر. دستگاه هایی که متولی حفظ مبلمان شهری هستند به ویژه شورای شهر، شهردار، بخش داران این ها باید مراقبت بیشتری در جهت حفظ این بافت تاریخی و مبلمان شهری داشته باشند. مبلمان شهری متأسفانه بدون مدیریت رها شده است. هر کسی کار را هر طوری می خواهد انجام می دهد. باغات شهر هم در معرض تخریب شدید قرار گرفته اند.
یکی از مشکلات، مشکل ترافیک در شهر  است که تبدیل به یک گره جدی شده است. ما انتظار داریم که شورای آتی بحث آزاد سازی خیابان ها و بحث رفع نقاط حادثه خیز و توجه به آن مشاوره هایی که دوستانمان در شهرداری قولش را داده اند تحت عنوان طرح جامع  ساماندهی حمل و نقل را داشته باشیم و مردم بیشتر از این در بحث حمل و نقل اذیت نشوند. همچنین نیروی محترم انتظامی هم بحث کنترل موتور سواران و ماشین سواران در دستور کارشان قرار بدهند. نگرانی در حوزة حمل و نقل عمومی شهرستان میبد یک نگرانی جدی هست.
از دوستانمان در حمل و نقل انتظار داریم که بحث تاکسی ها را مدیریت کنند. سالیان درازی است که تاکسی رانی در شهرستان میبد خوب مدیریت نمی شود. تاکسی ها فقط خودشان را موظف می دانند در چند ایستگاه بایستند و در مناطق دیگر از تاکسی خبری نیست. در این بحث شهرداری، حمل و نقل و به ویژه شورای جدید ضمن تشکر از شورای قبلی و شهردار جناب آقای حفیظی انتظار داریم گروه هایی که می آیند کارهای روی زمین مانده مانند: مبلمان شهری، آزاد سازی و حفظ و احیای بافت فرسوده و همین طور حفظ و احیای فضای سبز، جلوگیری از تخریب باغات با همکاری سایر دستگاه ها از جمله منابع طبیعی به ویژه جهاد کشاورزی و … توجه بیشتری داشته باشند.
 

 بزرگترین معضلی که در دوران مسئولیت تان با آن مواجه بودید چه بود؟

مهمترین معضلی که وقت زیادی از ما گرفت بحث حل مشکل مرزی و الحاق ندوشن بود. در این رابطه باید از مردم و تحمل آن ها سپاس گزاری کنم و همین طور از دولت آقای احمدی نژاد به خاطر آن مصوبة ارزشمند و بی بدیلشان سپاس گزاری کنم. بحث دیگر هم بحث فولاد بود. این دو موضوع بخش اعظم وقت ما را به خود اختصاص داد و بحمد الله هر دو مورد با پیگیری های سنگینی که انجام شد به ثمر رسید.
 

آقای رجائی شعار شما در عرصة کار چه بود؟

شعار ما در عرصة کار تلاش و همت توأم با توکل به خدا همراه با راهبردها و برنامه های دقیق و شفاف بود.  به عبارتی کار بدون برنامه ریزی معنا و مفهومی ندارد. کار یک ابزاری است در جهت تحقق اهدافی که یک شهر و یک مجموعه ای در دستور کارش دارد.
این اهداف و آن محدودیت ها و آن رسالت ها بدون کار محقق نمی شود. اگر ما شعارهای بلند و آرمان های بزرگ داشته باشیم و دوست داشته باشیم این شعارها عملی شود باید از خود جربزه نشان بدهیم. باید فعال، پویا پرتحرک و کارآمد باشیم وگرنه در عرصة رقابت عقب می مانیم و حرفی برای گفتن نخواهیم داشت.
 

با توجه به اینکه فرماندار را به رئیس جمهور یک شهر تشبیه می کند دستگاه های شهر را چگونه رصد می کردید. آیا آنها را موظف می کردید که پاسخ گو باشند. اصلاً به مسئله پاسخ گویی به مردم معتقد هستید؟

۱۰۰%. ما بارها و بارها در خصوص پاسخ گویی به همة دستگاه ها تذکر داده ایم، چه کتبی چه شفاهی. شما موظف هستید که روابط عمومی هایتان را قوی کنید، با اصحاب رسانه و مطبوعات ارتباط قوی تری داشته باشید. اگر چه متاسفانه برخی از دستگاه ها در این زمینه ضعیف عمل می کنند.
در مدیریت باید به دو مولفه توجه شود: برنامه ریزی، نظارت صحیح و اثربخش. لذا اگر هر دو مولفه باهم در دستور کار مدیران قرار گیرد آن گاه آن مدیر موفق و کارآمد خواهد بود. حالا در هر دستگاهی که می خواهد مشغول فعالیت باشد. لذا ما هم به این مسئله هم ایمان داشتیم و هم اعتقاد. که بدون برنامه ریزی و نظارت امکان تحقق اهداف مأموریت ها و رسالت سازمانی وجود نخواهد داشت.
عملکرد دستگاه ها را رصد می کردیم مهم ترین راه، برای ارزیابی عملکرد یک اداره بررسی بودجة عمرانی یا دارایی های تملک سرمایه ای است که ما در اختیار آقایان قرار می دهیم. این بودجه ای است که ما به دستگاه ها می دهیم و آن ها موظف هستند در جهت توسعه و عمران آن دستگاه و یا آن مجموعه خرج کنند.
اینکه مدیر چگونه این پول را جذب می کند و کیفیت اجرای پروژه از نظر کمی و کیفی به چه ترتیبی جلو می رود و یا از طریق بررسی پیشرفت ریالی و فیزیکی اعتبارات عمرانی، ما برکار آن ها نظارت می کنیم.
نکته بعدی این است که ما بازدیدهای سرزده و یا تعریف شده و از قبل مشخص شده از دستگاه ها داریم. مسئله بعدی این است که ما یکشنبه ها در اختیار مردم بودیم. دستگاه هایی که ضعیف عمل می کردند ما به وسیله مردم در جریان قرار می گرفتیم تا تصمیم مناسب را در رابطه با آن دستگاه ها و رؤسایشان اتخاذ کنیم. حالا یا با جابه جایی رئیس یا اینکه دستور پیگیری می دادیم.
 

بهترین و بدترین عملکرد را کدام دستگاه ها در دوران فعالیت شما انجام داده اند؟

ببینید ما نمی توانیم بحث بهترین و بدترین را مطرح کنیم. به دلیل ماهیت کاری که برخی از ادارات دارند بیشترین اعتراضات هم مربوط به آنهاست. ربطی به بهترین و بدترین ندارد. حال به چه دلیل هست خود آن دستگاه باید بیشتر توجه کنند، بنده هم قطعاً علتش را می دانم: یکی ماهیت کارشان یکی عدم پاسخ گویی جدی و مسائلی دیگری است که در دستگاه وجود دارد.
عمده شکایت هایی که ما داریم برمی گردد به شهرداری و اداره دارایی و امور اقتصادی و در خصوص مسائل فرهنگی مردم از اداره فرهنگ ارشاد اسلامی و همچنین سازمان تبلیغات اسلامی انتظارات بیشتری دارند.
 

 کدام یک از آرزوهای فرماندار در رابطه با میبد برآورده نشده است؟

آرزوهایی زیادی داریم که هنوز باقی مانده و امیدواریم که انشاا… در آینده محقق شود. از جمله آرزوهایم این است که ما شهری ایمن، پاک از هر نظر داشته باشیم. شهری که بتوانیم به عنوان یک شهر آرمانی در نظام اسلامی مطرح کنیم، از جهت معیارهای اخلاقی، فرهنگی اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی. تا رسیدن به این سر منزل مقصود مسافت زیادی باقیست.
 

آقای رجائی بهترین و بدترین خاطره شما در زمان مسئولیتتان چه بوده است؟

بهترین خاطرات ما این مربوط به یکشنبه هاست، روز ملاقات های عمومی با فرماندار. در این روز بعضی از مردمی که هیچ وقت وارد فرمانداری نشده بودند و فکر می کردند ورود به فرمانداری کار سنگینی است، متوجه می شدند فرماندار و بقیه به راحتی قابل دسترسی هستند و واقعاً نوکر مردم هستند و هرچه در توان دارند در جهت افزایش رضایت آنها انجام می دهند. رضایت مندی آنها و دعای خیر آنها برای ما لذت بخش است.
اما بدترین خاطره این است که گاهی همة تلاش ما برای حل مشکلات این مردم با توجه به امکاناتی که در شهرستان داریم به ثمر نمی نشیند و ما شرمنده مردم می شویم. که این بدترین خاطره ماست و خیلی برایمان سنگین است.
 

اوقات فراغت تان را چه می کنید؟

اوقات فراغت اگر داشته باشم در خانه یمان یک باغچه خیلی کوچک دارم ۲ متر در ۱ متر. سرگرمی من فضای سبز است. یعنی در خانه مان مشغول می شوم. بیرون هم متأسفانه فرصتی که به پارک بروم را ندارم. سالی یک بار یا دو بار بیشتر نمی توانم به پارک بروم. مگر اینکه برای بازدید و یا افتتاحی باشد با خانواده نهایتاً سالی یکی دوبار می روم.
 

آقای رجائی شما به مطالعه چه کتاب هایی علاقه مند هستید؟ و نویسنده مورد علاقه شما چه کسی است؟

شدیداً به مباحث مدیریتی علاقه مند هستم. آن زمانی که فرصت داشتم هیچ کتاب مدیریتی در کشور چاپ نمی شد که من آن را تهیه نکنم. من به مباحث سیاسی هم علاقه مند هستم. نویسندگان مورد علاقه ام هم در رشته های مدیریت جناب آقایان دکتر سید مهدی الوانی، طوسی، رضاییان و امثالهم هستند که جزو اساتید بی نظیر و یا کم نظیر مدیریت در ایران هستند.
 

آقای فرماندار فارغ از اینکه در آینده چه اتفاقی بیافتد شما دوست دارید در چه حوزه ای مشغول به فعالیت شوید؟

بنده بارها در جلسات نقل کرده ام که یک روزی در ایام جنگ که ما گاهی به جبهه سر می زدیم یکبار در اندیمشک یک جمله ای را از سیدجمال الدین اسدآبادی دیدم که نوشته بود من در نظام اسلامی افتخار این را می کنم که رفتگر خیابان باشم. من بارها در جلسات مدیریت گفته ام مهم خدمت به نظام است. خدمت به آرمان شهدا و انقلاب اسلامی، خدمت به محقق شدن آرمان امام و رهبری است. لذا جای کار مهم نیست.
نکته دیگر اینکه من به حمد ا… ونعمه احساس می کنم که تجربه و توانمندی بسیار خوبی در حوزه های مدیریتی دارم که در هر منصبی قرار بگیرم عرضه و توان و جربزه این که بتوانم موفق بشوم را دارم.
من در هیچ حوزه ای از حضور در آن حوزه کمترین نگرانی ندارم. با توکل به خدا و توانمندی های تخصصی و تجربی و ذوق خوب مدیریتی که دارم کسانی که در مدیریت های استانی در جلسات هستند از هر جناحی هم که هستند بپرسید می توانید از توانمندی های من سوال کنید. اگر از همه مسئولان تراز اول استان سوال کنید در خصوص حضور من در جلسات یک حضور کارشناسی با ارائه طریق بوده است.
 

شما به عنوان یک شهروند به عملکرد فرمانداری چه نمره ای می دهید؟

۱۷
 

اگر به عقب بر می گشتید چه تصمیمی را نمی گرفتید؟

از برخی از افراد که به عنوان مدیر در برخی مسئولیت ها حمایت جدی کردم به هیچ وجه حمایت نمی کردم. زمانی که افرادی به دنبال تغییر آنها بودند من مرد و مردانه حمایت کردم. زیرا فکر می کردم که این ها حقیقتا مدیران مردمی هستند. ولی بعضا وقتی که همه چیز کاملا گذشت و کاملا قدرت گرفتند پاسخگویی شان نسبت به مردم ضعیف بود. من آن حمایت را نمی کردم. چون مهمترین مولفه یک مدیر پاسخگویی در مقابل مردم است، ارتباط قوی با مردم است. این که آسان در دسترس مردم باشند. برخی از عزیزان متاسفانه این ویژگی شاخص را در وجودشان ندارند.
 

آقای رجائی در رابطه با اعتبارات میبد چه قدر اعتبار دارد و از نظر جذب اعتبارات در چه جایگاهی قرار داریم؟

ما در جذب اعتبارات هیچ گونه مشکلی نداریم. ما تا قران آخرش را جذب می کنیم و با چنگ و دندان می گیریم. ولی میزان اعتبار عمرانی ما نسبت به سایر شهرستان خیلی کم است. به این دلیل که تا قبل از امسال در بودجه سالانه بخش قابل توجهی از بودجه توسط مجلس شورای اسلامی به مناطق محروم اختصاص می یافت. مثلا طبس که دو منطقه محروم داشت بودجه خاصی می گرفت همه شهرها منطقه محروم داشتند جز یزد و میبد که کمترین میزان اعتبارات استانی به آنها اختصاص می یافت. الان با الحاق منطقه ندوشن این مسئله تامین می شود.
 

آقای رجائی کدام دستگاه ها بیشترین همکاری را با فرمانداری داشته اند؟

اینکه بخواهیم دقیقاً بیشترین را معرفی کنیم سخت است. ولیکن اکثر دستگاه ها همکاریشان با فرمانداری خوب بود از جمله آموزش و پرورش، منابع طبیعی، صنعت معدن تجارت، کمیته حضرت امام، بهزیستی، مخابرات عمده کسانی که ما مستقیماً در انتخاب مسئولشان نقش داریم همکاریشان بسیار خوب بوده است. چون بعضی از رؤسا ما مستقیماً انتخابشان نمی کنیم همکاریشان یک کم مشکل داشت.
 

یعنی انتخاب مستقیم در همکاری اینقدر نقش دارد؟

هر مسئولی که در یک شهر انتخاب می شود یکی از توصیه هایی که توسط مقامات اصلی شهر به آن عزیزان می شود این است که هماهنگی انسجام و همکاری بین دستگاهی برای همة دستگاه ها امری لازم و ضروری است. به عبارتی همة دستگاه ها با هم مرتبط هستند. اگر دستگاهی هدفش فقط حل مشکلات خودش باشد و بی توجه به همکاری و هماهنگی باشد، هم برای خودش مشکل آفرین است هم برای سایر دستگاه ها.
 

از کدام دستگاه ها گلایه دارید؟

خب قرار نیست بگم.
 

فکر نمی کنید این رودربایستی ها باعث شود که بعضی از رویه های نادرست تصحیح نشود؟

تقریباً همه می دانند که کدام دستگاه در شهرستان همکاریش با سایر دستگاه ها ضعیف است و این را از هر رئیس اداره ای سؤال کنید همه بلاتفاق این را می دانند ضرورتی برای نام بردن نیست.
هدف ما این است که مشکلات را حل کنیم نام بردن از یک دستگاه خاص کمکی به رفع مشکلات نمی کند. ولی امیدواریم که انشاا… با حضور شوراهای جدید در حوزة شهر میبد و بخش های بفروئیه و ندوشن، هماهنگی و همکاری بین دستگاه های مختلف بیش از گذشته باشد و کسانی که هماهنگ نیستند هماهنگ تر شوند و یا کسانی انتخاب بشوند که هم بیشتر در دسترس مردم باشند و هم هماهنگی بیشتری با دستگاه ها داشته باشد.
 

آقای رجائی فکر می کنید در سال ۱۴۰۴ میبد چه جایگاهی داشته باشد؟

من احساس می کنم که به حول و قوه الهی میبد بتواند در جهت حفظ جایگاه نخبگی خودش در سطح کشور موفق تر از وضع موجود باشد. یعنی با همت و تلاشی که ما از دوستان خوبمان در آموزش و پرورش سراغ داریم این نخبگی و کسب رتبه اول کنکور را برای سالیان دراز حفظ کنیم. انتظار داریم در سال ۱۴۰۴ از جهت افزایش شاخص های بهداشت و درمان وضع ایده آل تری نسبت به حال داشته باشیم. البته الان هم وضعیت بسیار خوبی داریم، انتظار داریم از جهت توسعه کمی و کیفی مراکز آموزشی در صدر باشیم. انتظار داریم که در جهت رشد صنعت هم در کشور حرفی برای گفتن داشته باشیم.
 

فکر می کنید جمعیت میبد در سال ۱۴۰۴ چقدر باشد؟

اگر این چنین حجم بی رویه مهاجرت ادامه داشته باشد، جمعیت ما غیر قابل تصور خواهد بود. امیدواریم انشاا… روند مهاجرت مدیریت بشود وگرنه رشد جمعیت در آن زمان در حدی خواهد بود که حضور مهاجران در سطح شهرستان از حضور افراد بومی پررنگ تر خواهد شد.
 

آقای رجائی درآمد سرانة هر میبدی سالانه حدوداً چقدر است؟

دقیق نمی دانم اما در سال ۸۹-۸۸ ما بالاترین درآمد سرانه را در کشور داشتیم. احساس می کنم در آن سال درآمد سرانة مردم یزد برای هر نفر سه میلیون تومان بود و برای میبدی ها شش میلیون تومان، که ما حرف اول را در کشور می زدیم.
 

آقای رجائی با توجه به اینکه خیلی از اعضای شورای شهر جدید تازه کار هستند، باعث شده تا عده ای خواستار ابقاء شهردار در پست شان شوند، تا فرصتی فراهم شود که اعضای جدید شورا، با روند کار بهتر و بیشتر آشنا شوند. و مثلاً پس از یک سال برای شهردار تصمیم بگیرند. نظر شما در این رابطه چیست؟

ببینید ما نظرمان این است که شورا باید تصمیم بگیرد که آقای شهردار ابقاء بشود یا شهردار جدیدی بیاورند. یکی از راه ها ابقاء شهردار و دیگری هم این است که شورای جدید از تجارب اعضای شورای گذشته استفاده کند. ببینید شورا یک وظیفه ای جدا دارد شهردار هم یک وظیفه جدا. اگر چه تجربه شهردار هم می تواند به موفقیت شورا کمک کند ولی مهم تر از تجربه شهردار استفاده از تجربیات شورای سابق هست نه شهردار موجود. چون آنها قرار است شورا باشند نه شهردار.
وظیفه شورا با وظیفه شهردار متفاوت است لذا عقل و منطق حکم می کند حتماً از تجارب عزیزان بویژه شورای سابق استفاده بیشتری شود.
 

آقای رجایی منتقدین شما عقیده دارند که نوع رابطه ای که شما با شهردار داشتید باعث شده که بعضی از کارها در شهرستان به خوبی  انجام نشود و یا پیشرفت لازم را نداشته باشد، چه پاسخی دارید؟

بنده واقعاً تمایلی که به این سوال پاسخ دهم را ندارم ولی به خاطر اصرار شما من کلیت قضیه را توضیح می دهم. ما با هیچ کس هیچ مشکلی نداریم، مگر در رابطه با مسولیتی که تفویض می شود. در مدیریت، اصلی داریم بنام اصل اختیار و مسئولیت. به محضی که یک حکم مسئولی امضا می شود اختیار آن مجموعه عملاً به وی تفویض می شود. از نظر مدیریت اختیار یعنی حق تصمیم گیری و حق صدور دستور و حق امرو نهی، حق پاداش و تنبیه. به عبارتی به نوعی سرنوشت یک سازمان با حکمی که به یک فرماندار و یا شهردار می دهند به او تفویض می شود، یعنی سرنوشت یک مجموعه با آن حکم به آن فرد داده می شود در چهارچوب قانون. اما بعضی از ماها آن بخش دوم را گاهی به فراموشی می سپاریم بلافاصله بعد از اختیار می گویند مسئولیت، مسئولیت یعنی چه؟ یعنی پاسخگویی درمقابل عواقب هر نوع تصمیم، پاسخگویی در مقابل مطالبات مردم متناسب با منابع و امکانات. پس به عبارتی پاسخگویی یکی از وظایفی است که همراه مسئولیت من مدیر باید در همه جا در دستور کارم قرار بگیرد.
این یکی از نکاتی بود که از طرف مردم به ما شکایتی داده می شد اگر چه حوزه کار شهرداری هم حوزه ای پر مشغله ای است و بخشی از شکایت ها هم شاید قابل قبول نبود، ولی بخشی هم جداً باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرد.
نکته بعدی این است که ما بعنوان فرماندار وظیفه داریم که کلیه مطالب و موضوعاتی را که در شهر است رصد کنیم. ببینید ما شهر صنعتی داریم. استان یزد هم یک استان صنعتی است و تقریباً همه به نوعی معتقد هستیم که دشت یزد- اردکان یک دشت آلاینده است. خب از یک طرف ما دنبال راه هایی هستیم که این صنایع آلاینده کمتر در این منطقه احداث شود، اما یک بحث دیگری هم وجود دارد: توسعه و حفظ فضای سبز.
متاسفانه ضمن تشکر و سپاس، ضمن همه خدمات خوبی که آقای شهردار و شورا در حوزه های مختلف از جمله فضای سبز در داخل شهر انجام داده اند ولی گاهی اوقات می بینیم که حفظ و بقای آن مورد بی توجهی قرار میگیرد، نگاه کنید از خروجی میبد به سمت یزد زمان آقای انصاری فضای سبز دلنشینی ایجاد شد و درختان زیادی کاشته شد ولی به علت عدم توجه دوستان ما و عدم آبیاری مرتب تعداد قابل توجهی از درختان خشک شد این تکان دهنده است. علی رغم تذکرات فراوان، می بینیم که متاسفانه تا حدی بی توجهی نسبت به این موضوع می شود.
خب یک نکته که ما باز موکداً تذکر می دهیم به دوستان عزیزمان در حوزه شهرداری همچنین دوست خوبمان آقای شهردار این است که آقاجان ما همه شهر را به عنوان یک سیستم یک پارچه باید ببینیم نباید فرقی بین خیابان امام با مناطق حاشیه شهر باشد ما در برخی از مناطق حاشیه شهر حتی یک سطل زباله هم نداریم.
باورتان می شود، بارها من گفته ام در این جلسات که دقت بیشتری شود. شما ببینید در بهمن آباد یک عدد سطل زباله نمی بینید. گوشه گوشه مردم آشغال ریخته اند، خیلی زشت است. شاه جهان آباد هم تقریباً به نوعی همین وضعیت را دارد. کوچه های شاه جهان آباد پر از چاله چوله است. بارها گفته ایم آقا در این مسیر مردم تردد می کنند. ما می گویم دوستان عزیز شورا و شهردار ضمن تشکر از تمام کارهایی که در مناطق مرکزی شهر انجام داده اید ما شهروند درجه ۱ و ۲ نداریم.
همانطور که عزیزانمان در خیابان امام و جاهای دیگر مثل فیروزآباد و … مورد احترام هستند و البته آنها هم سرور ما هستند، خب مردم شاه جهان آباد، شهیدیه، بیده، همه نقاط شهر آنها هم به همین میزان برای ما عزیز هستند. اعتبار شهر چندان خوب نیست. سالی ده-یازده میلیارد کفایت نمی کند ولی همین را هم اگر خوب تقسیم کنیم خیلی کارهای بزرگ می شود انجام داد تا در همه حوزه ها و همه مناطق شهر رضایت عمومی را افزایش دهیم.
در حوزه مبلمان شهری خیلی ایراد داریم. خواهش کردیم سعی کنند بافت گرانسنگ تاریخ میبد، اینجوری در معرض آسیب قرار نگیرد. مبلمان شهری اصلا نشانگر یک شهر تاریخی نیست. خب مدیریتش بر عهده شهرداری است.
در حوزه ترافیک ما مشکل جدی داریم. انتظاری که ما داریم این است که دوستانمان طرح جامع ترافیک که با کمک مشاور دوسه سالی طول کشید و به سرانجام رسید، آن را در دستور کارشان قرار بدهند. ما هم به شدت حمایت می کنیم. باید نسبت به آزادسازی کار جدی تری انجام بگیرد. واقعاً گره ترافیکی در شهر میبد دارد به یک مسئله پیچیده و سخت تبدیل می شود. لذا آن بخش هم باید در اولویت کاری مان داشته باشد.
طبق قانون، آقای شهردار باید در شهر سکونت داشته باشد. ما یکی دوبار هم به اعضای شورا تذکر دادیم. اینها گاهی اوقات باعث می شود دوستان خوب ما در شهرداری از ما دلخور بشوند و یا عدم حضور جناب آقای شهردار در اکثر جلساتی که باید حضور داشته باشند. درست است که کارشان زیاد است ولی ما هم کارمان زیاد است. سایر مسئولین هم کارشان زیاد است. دیگران می آیند، آقای شهردار به هر دلیلی فرصت حضور در جلساتی که با حضور فرماندار و سایر مسئولین انجام می شود را ندارند. عمدتا هم افرادی که در جلسات می فرستند اختیار کامل ندارند.
جناب آقای شهردار نمی توانند بیایند، مشکلی ندارد. اگر جلسات موظف هستند بیایند و نمی خواهند بیایند اگر قرار است عزیز دیگری بیاید باید ثابت باشد و صاحب قدرت و صاحب نظر نیز باشد.
این نگرانی های است که موجب می شود کدورت ایجاد شود. و گرنه برای ما شخص آقای شهردار و هم دوستان خوبمان در شورا مورد احترام مان هستند. و برای ما عزیز هستند. ولیکن ما وظیفه داریم در مقابل عملکرد کلیه سازمان ها پاسخگوی مردم باشیم.
فضای سبز، ترافیک، پاسخگویی به مردم، مبلمان شهری، هر موضوعی که عرض نمودم اگر در شهرداری حل نشود مردم می آیند سراغ ما، دادشان سرما بلند می شود و  ما ناچاریم موضوع را پیگیری کنیم.
من مجددا از آقای شهردار و عزیزان شورا به خاطر زحماتشان تشکر می کنم . ولی امیدوارم که اینده بهتر از گذشته باشد.
 

شما چه توصیه هایی به شورای جدید کردید؟

من بعد از انتخاب اعضای شورای شهر میبد، بفروئیه و سایر شوراها جداگانه همه آنها را دعوت کردم، و یکسری خواهش ها، درخواست ها، خدمتشان عرض نمودم. اولین عرض من خدمت دوستان این بود که مسائل شهر را خوب مطالعه کنند و در این فرصت باقی مانده دقیق با وظایف شوراها، مسائل و مشکلات شهر آشنا بشوند.
دوم اینکه بعد از این کار با دقت کافی کسی را انتخاب کنند که بهترین گزینه برای انجام امور و وظایف خطیر باشد. کسی که هم تخصص، تجربه، اخلاق مداری، خداترسی و راحت در دسترس مردم بودن از ویژگی های برجسته اش باشد که این گزینه را می توانند در میان متخصصین که در شهر هستند یا میبدی هایی که در سایر شهرها هستند و یا شهردار موجود بیابند.
ما هیچ دخالتی در فرد نمی کنیم. اما انتظار داریم این شاخص ها را رعایت کنند. من به شورای قبل هم تذکر داده بودم که بعضی هایش را گوش ندادند. شورا یک جایگاه تعریف شده ای دارد. شهردار هم یک جایگاه تعریف شده دیگر. در برخی از زمان ها ما احساس کردیم این جایگاه ها متاسفانه قاطی شد و به فراموشی سپرده شد. شاید این باعث شد که برخی از دوستان ما در ارتباط با شورا نتوانند رضایت مردم را جلب کنند و رای اکثریت را به دست بیاورند.
و گفتیم که دوستان جدید دقت کنند جایگاه ها به فراموشی سپرده نشود. جایگاه شورا محترم، جایگاه شهردار هم محترم. هرکدام به وظیفه خودشان بپردازند که مردم در این وسط به فراموشی سپرده نشوند. گاهی اوقات متاسفانه به فراموشی سپرده شده بودند. علی رغم توصیه هایی که من به برخی از دوستان خوب در شورای قبلی داشتم.
لذا انتظار و توجه ما این است که مطالعه شان نسبت به مسائل، فرصت ها، چالش ها، تهدیدها و تنگناهای شهرستان افزایش بدهند و به دنبال افزایش درآمدهای مشروع و معقول شهرستان باشند. درآمدهایی که بیش از این به اقشار ضعیف فشار وارد نکند و مطالعاتشان برای وظایف قانونی که شوراها بر عهده شان گذاشته بیشتر کنند. و بعد بروند سراغ گزینه بهترین فرد برای شهرداری. بدون اینکه تحت تاثیر هیچ شخصی قرار بگیرند.
گاهی اوقات متاسفانه احساس می شود که صحبت های برخی از افراد از این طرف و آن طرف باعث می شوند که آقایان نتوانند خوب تصمیم بگیرند. لذا از تجربه گذشتگان درس بگیرید و فردی را انتخاب کنند که بهترین است.
 

آقای فرماندار بعضی ها عقیده دارند شما با کسانی که از لحاظ فکری و سیاسی هم خوانی نداشتید و به جناح مقابل شما تعلق داشتند همکاری  و تعامل خوبی نداشتید و از پتانسیل آنها استفاده نمی کردید نظرتان چیست؟

اصلاً قبول ندارم. بعضی از روسای دستگاه ها، دوستانی بودند از جناح چپ. قبلا بودند و ما هم حفظشان  کردیم. مثلا جناب آقای موسوی رئیس اداره آب و چند تن دیگر. یا جناب آقای فلاح معاون بنده که همه می دانند هیچ گاه ایشان در جناح اصولگرا نبودند. علیرغم وابستگی به جناح دیگر ما انتخابش کردیم. این چیزی بود که من مطلقا به آن توجه نمی کردم. برخلاف گذشته که متاسفانه شاهد بودیم در بعضی از دوران ها، کمترین نیرو هم از جناح مقابل حفظ نمی کردند.
 

آقای رجایی باتوجه به اینکه گفتید یک فرد سیاسی هستید. می توانید یک تحلیل کلی از سه دولت آقایان هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد ارائه بدهید؟

من به عنوان مسئول سیاسی بسیج اساتید یزد می گویم که دولت آقای هاشمی که وزرایشان عمدتا از کارگزاران انتخاب شده بودند مهمترین اولویت شان سازندگی بود. و شاید هم با شرایطی که ما بعد از جنگ با آن روبرو بودیم این باید مورد اولویت کاری دولت قرار می گرفت و کارهای خوب و ارزنده ای در راستای رفع مشکلات اقتصادی جامعه انجام گرفت. ولیکن نقدهایی هم نسبت به عملکرد آن دولت وجود دارد. از جمله اینکه گاهی اوقات در اجرای پروژه اسراف کاری می شد و اینکه مبحث فرهنگ باتوجه به این که انقلاب ما انقلاب فرهنگی است و تازه از فرهنگ هشت سال دفاع مقدس جدا شده بودیم حفظ فرهنگ دینی و ایثار راحت تر می توانست صورت بگیرد در آن زمان به فراموشی سپرده شده بود. که مهمترین نقص دولت بود و مهمترین حسن آن هم سازندگی و رفع مشکلات اقتصادی بود.
اما در دولت اصلاحات: دولت اول اصلاحات همه هم و غمشان توسعه سیاسی بود و افراط در بحث توسعه سیاسی صورت گرفت و متاسفانه سایر موارد مثل توسعه اقتصادی به فراموشی سپرده شد.
در دولت بعد، ابتدای امر متاسفانه بین افرادی که به نوعی متولی امر اقتصاد بودند، وزیر اقتصاد و دارایی، رئیس برنامه و بودجه و رئیس بانک مرکزی اختلاف مبنایی حاکم بود. یکی طرفدار اقتصاد آزاد بود یکی طرف دار اقتصاد دولتی. این نگاه متفاوت در دوسال اول باعث اتلاف فرصت ها شد. ولیکن حسن این دولت آن آزادی های مشروع جامعه بود که افزایش پیدا کرد. لکن چون به افراط کشیده شد دست آورد خوبی نداشت.
دولت آقای احمدی نژاد در امر سازندگی، کار و تلاش وافر به مردم بسیار پرکار بود. عیب این دولت، این بود که متاسفانه برخی از افراد در این دولت از جمله جناب آقای احمدی نژاد که انسان بسیار پرکاری هم بود، در بیشتر حوزه های کاری خودش را صاحب نظر می دانست و کمتر از عقل جمعی استفاده می کرد. در حوزه اقتصاد می خواست خودش اقتصاددان بداند.
در هر حوزه ای اگر آدم خواست خودش را صاحب نظر بداند و از عقل جمعی استفاده نکند تلاش ها ممکن است به سرانجام خوبی نرسد و همین ها هم باعث شد که ما در انتهای دولت دهم با مشکلات شدید اقتصادی  مواجهه باشیم. اگر دولت از نظرات صاحب نظران اقتصادی در دانشگاه و در مجلس و حتی در خود دولت استفاده جامع و کافی می برد وضعیت بهتری را در اقتصاد شاهد بودیم. اگرچه در بخش های متعددی کارهای ارزنده ای انجام گرفت و ما شاهد رشد اشتغال در سطح بسیار خوبی حداقل در شهرستان و استان یزد به برکت کار و تلاش ارزنده دولت بودیم.
 

آقای رجایی ندوشن پس از سی سال به میبد ملحق شد بزرگترین مشکل در این الحاق چه بود؟ آیا مشکل مسائل قانونی بود یا مسائل سیاسی و زد و بندهایی که متاسفانه وجود دارد؟

ببینید بروکراسی ارتقا و الحاق یک بروکراسی سنگین و پیچیده اداری است. اگر این الحاق یک کار کارشناسی و دقیقی دنبالش نبود حالا، حالاها انجام نمی شد. زد و بندهای سیاسی چندان نقشی نداشت. اگر همراهی دولت و مساعدت جدی استاندار و نفوذ ارزنده آیت الله اعرافی و پیگیری های جدی مرحوم یحیی زاده، فرمانداری و سایر عزیزان نمی بود هیچ گاه این اتفاق نمی افتاد. کار یک کار پیچیده و سنگین و ظریفی بود که به سرانجام رسید.
 

در بعضی از محافل سیاسی از آقای کریم بیکی به عنوان یکی از قربانیان این الحاق یاد می کنند چقدر موافقید؟

حتی یک سر سوزن ارتباطی با آن موضوع نداشت. اگر قرار بود قربانی وجود داشته باشد باید فرماندار قربانی می شد. موضوع آقای کریم بیکی اصلاً ربطی به موضوع نداشت. هر پنج سال یک بار در دستور کار ثبت و اسناد است که مسئولانشان را عوض می کنند و این قضیه هم در جاهای دیگر هم اتفاق افتاد.
 

آقای رجایی شما برای کنترل آلودگی فوق العاده کارخانه فولاد و ایجاد فضای سبزی که براساس قانون، کارخانه متعهد به انجام آن است چه تعهدی را از آقای ریخته گران به عنوان مسئول فولاد گرفته اید؟

آلاینده هایی که در دشت یزد اردکان است در حد نسبتا نگران کننده ای است. کارخانه های فولاد، گرانول، کاشی و شیشه از جمله کارخانه هایی هستند که اگر از تکنولوژی های روز استفاده نشود و اگر نسبت به توسعه فضای سبز دغدغه لازم نباشد منجر به افزایش آلودگی در منطقه می شود. که ما به عنوان یک دغدغه جدی از آنها خواستیم و باز هم خواهیم خواست که در دستور کارشان قرار بگیرد. تاکنون عزیزان همه قول ها را داده اند که امیدواریم به سرانجام برسد.
 

سخن آخر:

آخرین عرض من این است که ما طی پنج سال گذشته همه همّ و غمّ مان تلاش در جهت رفع مشکلات و موانع و محدودیت های پیش روی مردم بوده است. سعی کرده ایم صادقانه، متواضعانه در خدمت مردم باشیم. بی آلایش، بی توقع، بی تکبر همه تلاشمان در جهت حل مشکلات آنها بوده است. برخی از جاها به دلیل عدم وجود منابع مالی و امکانات مورد نیاز نتوانستیم انتظارات مردم را رفع کنیم. آنجا هم تمام تلاشمان در جهت افزایش منابع صورت گرفته ولی از جهت قانونی امکان افزایش وجود نداشت و باعث شد که ما نتوانیم در آن حوزه ها موفق باشیم.
افتخار این را می کنیم که خدا وکیلی هرچه در توان داشتیم علی رغم محدودیت ها با کمک سایر دستگاه ها در خدمت مردم باشیم و هر کوتاهی که از طرف ما صورت گرفته امیدواریم مردم بر ما ببخشند و ما را حواله قیامت ندهند.
آقای فرماندار از این که وقتتان را در اختیار ما قرار داده اید صمیمانه از شما سپاسگزاریم.
من هم از مصاحبه طولانی شما متشکرم. انتظار دارم حاصل این مصاحبه از صدر تا ذیل، انسجام، افزایش هماهنگی، رفاقت، افزایش کار، تلاش، پویایی، روحیه همکاری مردم سالاری، مردم محوری، خدمت گزاری صادقانه تمام وقت برای من و سایر مسئولین به مردم شریف شهرستان باشد.