مطبوعات به عنوان بنيانهاي فرهنگي  جامعه نقش متذكري و اطلاع رساني را به عهده دارند . اين نقش چون پلي بين مردم و خواسته هايشان و مسولين و عملكردهايشان عمل كرده و باعث افزايش آگاهي هر دو گروه است . ارتقاء جايگاه مطبوعات در ارتقاء جامعه نقش به سزايي داشته و دارد . ميبد نيز به زعم مديران عرصه فرهنگ رشد خوبي داشته و نشان از فعاليت خوب اصحاب رسانه و مطبوعات آن است .
 از مقوله شهرسازي : ميبد شهري است كه مدنيت آن برپايه محلات مجزا با ساختار اجتماعي وكالبدي بسيارمتفاوت گزارده شده و با تكرار مدل محله اي بودن وتفاوت سيلقه ها وجايگاه ها وتوان اجتماعي متفاوت توسعه يافته است .
تغييرمدل شهرنشيني ، اتصال اين محلات را با خيابان هاي جديد الاحداث به شهرامروزي تبديل كرده و تركيبي از روستا و شهر را ايجاد كرده كه ويژگيهاي هردو ساختار را به صورت ناقص دارد وحاصل اين مداخله مجموعه اي است كه داراي مشكلات متعدد ساختاري ، كالبدي ، اجتماعي وهمراه با نارضايتي مردمي مي باشد . دخل وتصرف و بازسازي و ورود به هربخش آن تبعات مردمي ، محله اي ، سياسي واجتماعي فراوان براي مجريان وبرنامه ريزان دارد . چراكه بايد دريك كالبد سنتي و متفاوت ، زندگي جديد و ماشيني همراه با نيازهاي امروزي ديده شود كه كاري بس دشوار بوده و نيازمند مدل ها وسياستهاي مديريتي متفاوت و خاص در هر محله است .
 مقوله جمعيتي : از سوي ديگر جمعيت نخبه و صاحب سليقه و استعداد به عنوان مردمان اين شهرتوانسته اند با توان بالاي خود همراه با سرمايه هاي مادي ومعنوي بخش موقوفات وخيرين ، بنيان هاي بزرگ اجتماعي واقتصادي وخدماتي را درشهربنيان گذارند وجايگاه شهر را درحدرتبه هاي برتراستاني وملي ارتقاء بخشند.
دراينجااين سوال مطرح است كه رشد كنوني شهردر مقايسه با گذشته مرهون زحمات چه كساني است . آيا فقط مردم است يا فقط مسؤولان يا تركيب همت وتلاش هردوگروه است . آيا آسيب هاي كنوني شهرميبد حاصل سوء مديريت مسؤولين است يا بخشي از آن تبعات عملكرد بخش خصوصي واقتصادي واجتماعي شهراست وبه راستي تا چه حدمي توان با اهرم هاي قانوني وفشار،بخش خصوصي را در راستاي سياستهاي توسعه پايدارهمراه وهمكاركرده يا نگاه غالب در اين بخش توجه به سودودرآمد ومباحث بقاء بنيان اقتصادي مجموعه است. جالب اينجاست كه بخشي از فعاليت ها وامورمديران شهري به جمع كردن تبعات ناشي از اين توسعه ناپايدار و ناهمگون صرف مي شود واغلب هم مسوولين متهم به سوء مديريت در اين عرصه ميشوند حال آنكه اصلا سهمي در ايجاد آن ندارند.
 از مقوله ديني و اخلاقي اتهام بستن به فرد يا مومني در اسلام به حدي است كه جايگاه شخصيت انساني يك فرد به حرمت كعبه تشبيه شده و از بهتان وتهمت ناروا بسيار نهي شده است آن هم وقتي كه اتهام را به پاي مسؤول يا فرد تاثيرگذاري بنويسند ، كه آثارسوء معنوي آن ، باعث دلسردي در مديران شهري وخدمت رساني نيزخواهد شد .
 اگر خوب بنگريم : ميبد امروز داراي رتبه هاي برتردرزمينه هاي مختلف است ، رتبه هاي برترتيم ها وگروه هاي ورزشي ، رتبه هاي شاخص فرهنگي در توليد و نشر و عملكرد هاي فرهنگي ، رتبه هاي برترچند ساله درآموزش وپرورش ، رتبه هاي برتردر مسابقات قرآني وعلوم ديني ،رتبه هاي برتردر بخش صنعت و توليد وسرمايه گذاري ، رتبه هاي برتردر سطح خدمات زيربنايي وشبكه هاي تأسيساتي و انشعابات درخطوط آب و برق وگاز و تلفن ، مديريت مناسب در بخش عمران وجذب صددرصدي اعتبارات ومنابع ، كنترل حوادث و سوانح و بالا بردن سطوح ايمني درحد شاخص هاي مطلوب ، توسعه بخش هاي گردشگري و رتبه هاي برتر استاني در تسهيلات نوروزي وگردشگري ، عملكرد هاي شاخص درعمران شهري و ساماندهي معابر و نقاط حادثه خيز و ميادين و دهها رتبه شاخص درعرصه بهداشت و درمان و بهزيستي و كشاورزي و... كه خارج از حوصله اين مطالب است .
مطمئناً نقش مديريتي شهر دراين عرصه شاخص و بارز است كه البته كمترهم مورد تقديروتشكر واقع شده وصد البته زحمتكشان اين عرصه كمتربه خاطرتعريف و تمجيد و تبليغ به همت در اين عرصه پرداخته اند و براساس باورها و ميبد دوستي در اين مسيرتلاش نموده اند . برخي از مديران اين شهرعمده تلاش روزانه خود را در عرصه مديريت كاري خود دارند وخانواده بخش دوم زندگي آنان شده است و اين در حالي است كه هيچ كجا نام ونشان وتبليغي ازفعاليت خود ارائه نمي دهند.
مخلص كلام آنكه مديريت در ميبد بسي دشوار است ، شرايط جامعه انساني با نخبگي بالا ، حضورصاحب نظران متعدد دربافت جمعيتي و نظام كالبدي سنتي وحركتهاي مدرن خواهي اجتماعي همراه با تفكرات كاملا متضاد ،در برآيند فعاليت هاي مديريتي به تبع آن درخروجي برنامه هاي مديريت نقش دار بوده وحتي گاهي يك برنامه بهسازي ، نقش معكوس و مخرب خواهد داشت . به عبارتي خروجي برنامه خاص مديران با دخالت ها ونيروهاي مختلف عمومي ميبد غيراز آنچه كه بايد باشد، بروز مي نمايد.
 

فلذا پيشنهاد مي شود كه مطبوعات به جاي تيتر نمودن برعليه مسؤولين ، اول با گفتگو با مسؤولين مربوطه به كنكاش پيرامون موضوع وتحليل آن پرداخته وسپس نسبت به خبرسازي ونظردادن درباره مسائل مربوط روي بياورند .

در مطلب بعدي نمونه هايي از اخبار ارائه شده كه با خطاهاي غيركارشناسي و بدون بررسي و تحقيق از مسؤولين مربوطه عمدتاً مسؤولين مربوطه را متهم ساخته اند ارائه خواهد شد. اميد است اين تذكر تاثير گذار بوده تا فرمانداري به عنوان متولي ادارات شهرستان به سمت ابزار قانوني گام بر ندارد . انشاالله .